آخرین بروزرسانی سایت : ۱۰ / اردیبهشت / ۰۳ | ۷:۵۰ بعد از ظهر

چله یلدای ایرانی

حمید نصر تی قانعی، خبرنگار:
یلدا بلندترین شب سال یا چله؛ آخرین شب آذرماه و شب پیش از نخستین روز فصل زمستان است. بازه زمانی این شب از غروب آفتاب سی‌ام آذر‌ماه تا طلوع آفتاب یکم دی هرسال شمسی در فرهنگ ایرانی است. ایرانیان و اقوام دیگر نیز این شب را مبارک داشته و جشن می‌گیرند. معنای یلدا زایش، زادروز و تولد است. به باور ایرانیان باستان، فردای شب یلدا با دمیدن خورشید، روزها بلندتر می‌شدند پس جشن‌هایی برای این سنت باستانی برگزار می‌کردند.
اکنون و در دنیای صنعتی امروز، شب یلدا با خوردن هندوانه، آجیل و برخی تنقلات تازه افزوده‌شده بر سفره این شب و خوش‌گذرانی با آن خلاصه می‌شود. درحالی‌که نباید فراموش کرد، خاستگاه برگزاری این سنت و رسم کهن، رواج مهر‌ورزی، صمیمیت و پیوند بین اقوام، عیادت از بیماران، دعا و نیایش، رسیدگی به خانواده و امور نیک دیگر است. وقتی جامعه‌ای از این پیوند‌ها و پدیده‌های نیک اجتماعی دور شود هویت خود را باخته و با تأسف فرهنگ غیر ایرانی را جایگزین آن خواهد کرد.

همدان‌نگار؛ دانشمند ایرانی ابوریحان بیرونی در اثرالباقیه خود از روز اول دی‌ماه،با عنوان خور یادکرده است و در نسخه بریتانی قانون مسعودی این آئین با نام خُره روز آمده است؛ در منابع دیگر هم واژه خرم روز را می‌توان دید. در برهان قاطع زیر عنوان یلدا، یلدا شب اول زمستان و شب آخر پائیز اول جَدی و آخر قوس است؛ در این شب و یا نزدیک به آن، آفتاب به برج جدی تحویل می‌کند.
مردم ایران باستان با گرد هم آمدن در این شب با نوشیدن، خوردن شادی، پای‌کوبی و گفت‌وگو این شب را به سر می‌آوردند؛ در این گرد‌همایی خوان‌هایی از میوه‌های خشک در سفره نهاده و این سفره را میَزد می‌نامیدند؛ میزد شامل میوه‌های خشک یا به‌ اصطلاح آجیل بود؛ در این آئین، بنابر سنتی دیرینه، ایرانیان میوه‌های انباری را به همراه خشکبار و تنقلات می‌خوردند.
ایرانیان نزدیک به چند هزار سال شب یلدا آخرین شب پائیز را که درازترین و تاریک‌ترین شب سال است را تا سپیده‌دم بیدار می‌مانند و در کنار یکدیگر خود را سرگرم می‌کنند تا اندوه و غیبت خورشید و تاریکی و سردی این شب روحیه آنان را تضعیف نکند.

حدود ۴ هزار سال پیش، در مصر باستان باز زائیده شدن خورشید، برابر با شب چله بود. مصریان در این هنگام از سال به مدت ۱۲ روز، به نشانه ۱۲ ماه سال خورشیدی، به جشن و پای‌کوبی می‌پرداختند؛ هم‌چنین از ۱۲ برگ نخل برای تزئین مکان برگزاری جشن استفاده می‌کردند که نشانه پایان سال و آغاز سال نو بود؛ این مراسم آغاز زمستان، هنوز در میان برخی اقوام دیده می‌شود که نمونه آن در تقویم محلی پامیر و بدخشان در شمال افغانستان و جنوب تاجیکستان وجود دارد.
اکنون جشن یلدا در ایران با گرد هم آمدن و شب‌نشینی اعضای خانواده و اقوام در کنار یکدیگر برگزار می‌شود.کهنسالان در این گردهمایی اقوام برای جمع قصه و متل(نوعی شعرخوانی و داستان خوانی) می گویند.
تنقلات آئین شب یلدا یا چله، شامل خوردن آجیل مخصوص، هندوانه، انار، شیرینی و میوه‌های متنوع است؛ همه انیها جنبه نمادی داشته و نشانه برکت، تندرستی، فراوانی و شادکامی است. این میوه‌ها که اکثراً کثیر دانه هستند، نوعی جادوی سلامتی محسوب شده که انسان‌ها با توسل به برکت‌خیزی و پر‌دانه بودن آن‌ها، خودشان را نیز مانند آن‌ها برکت‌خیز می‌کنند و نیروی باروری را در خویش می افزایند.
انار و هندوانه نمایندگانی از خورشیدند. فال گرفتن از کتاب حافظ در این شب مرسوم است. حاضران با انتخاب و شکستن گردو از روی پوکی و یا پُری آن، آینده گوئی می‌کنند. همدانی‌ها فال سوزن می‌گیرند، یعنی در این مراسم همه میهمانان بزرگ خانواده، گرداگرد اتاق می‌نشینند و پیرسالخورده‌ جمع پیاپی شعر می‌خواند. دختربچه‌ای پس از اتمام هر شعر بر یکپارچه نبریده و آب‌ندیده سوزن می‌زند و مهمان‌ها به ترتیب نشستن، شعرهای پیرزن را فال خود می‌دانند. گردو، کشمش و مویز از دیگر تنقلات قدیمی رایج شب چله ایرانیان است.
همدان‌نگار://

لطفا نام خود را وارد کنید
لطفا ایمیل خود را وارد کنید
لطفا متن دیدگاه خود را وارد کنید
ویدئو خبری